جزیره خیــال
داستان کوتاه طنز, مذهبی, سرکاری, عشقی و ...

عکسی جالب از جشنواره ی حامله ها این عکس برای ندیدن است! تبریک سال 92 بالا بردن اعتماد به نفس درود بر پیرمردی ... نمونه ژست برای شروع عکاسی بهتر از آقایان چطور از رعد و برق عکاسی کنیم؟ یک تمرین ساده برای تقویت چشم عکاسی ۱۰ نکته عکاسی در آتلیه برای داشتن پرتره ای جذاب تر خسرو شكيبايي گذری به دنیای زیبای پرندگان تصاویری از هواپیماهای جنگنده ایران تلویزیون ۹۰ اینچی شارپ + عکس جدید ترین و جالب ترین کپی برداری چینی ها از یک لامبورگینی! مطلب خواندنی / دشمنی عجیب و غریب یک کلاغ با یک پیرزن ! عکس/ دریاچه ی بسیار زیبا و پنج رنگ لحظه تولد حشره پس از شش ماه انتظار/برندگان جايزه تصاوير برتر علمي «اويركا 2012» معرفي شدند کاریکاتور | افزایش قیمت خودرو کاریکاتور | طرح 3-3-3-3 ادامه 6-3-3 در مدارس است کاریکاتور / راز بقا ... ! بهترین ورزش‌ ها برای افزایش متابولیسم چند نکته ورزش چه فوایدی برای افراد مسن دارد؟ دستورالعملی برای خواب عکس تامل برانگیز ورزشی آن نقطه که زیر باء بسم الله است جیبهای دلم را می گردم گفتم شبی به مهدی چه انتظار عجیبی... یک حدیث از حضرت زهرا (سلام الله علیها) چشم بادومی اشتباه است چه زیبا! گفتم دوستت دارم ! میدونم نشنیدی از من یه بار بگم دوسِت دارم نانوا هم جوش شیرین میزند یا مهدی من که نباشم


اصغر خدا ازت نگذره

یکی از فانتزیام اینه که با مخاطب خاصم تو خیابون راه برم بعد یه پسره بیاد تیکه بندازه منم عین این فیلما وایسم یواش برگردم و بگم : “هی پسر … چیزی گفتی ؟” پسره هم با پررویی بگه آره و بعد با هم گلاویز بشیم و خیلی سنگین همدیگه رو بزنیم و مخاطب خاصم هی جیغ و داد و گریه. ملت دورمون اصن خیلی خفن ، بعد که پسر رو زدم با لباس خاکی برمیگردم یه لبخند نرم میزنم و میرم سمت مخاطبم. نزدیکش که میشم صدای گلوله میاد و من میوفتم رو زانوهام … نگو پسره اسلحه داشته و با سر و صورت خونی نفسای آخرو میزنه و میمیره … مخاطب خاصمم منو بغل میکنه و فریاد زنان میگه:”نــــــــــــــــــــــه” منم میگم : “دیدار به قیامت عزیزم” و میوفتم و جان به جان آفرین تسلیم میکنم …
خداییش حقمو خوردن ، من لایق اسکارم ، اصغر خدا ازت نگذره …

عکس  گالری عکس سرگرمی گوناگون



:: برچسب‌ها: اصغر خدا ازت نگذره,

نویسنده : ویروس تاریخ : 29 / 11

آدم ها ثانیه به ثانیه رنگ عوض میکنند


آدم ها ثانیه به ثانیه رنگ عوض میکنند
از آدم های یک ساعت دیگر میترسم!
چون درگیر هزاران ثانیه اند…
ثانیه هایی که در هرکدام
رنگی دگر به خود میگیرند …



:: برچسب‌ها: آدم ها ثانیه به ثانیه رنگ عوض میکنند,

نویسنده : ویروس تاریخ : 29 / 11

من آخرش با يخچال ازدواج مي کنم!

من آخرش با يخچال ازدواج مي کنم!

 وقتی خوشحالی ميری در يخچالو وا ميکنی!
 وقتی ناراحتی ميری در يخچالو وا ميکنی!
 وقتی کسلی ميری در يخچالو وا ميکنی!
 داری با تلفن حرف ميزنی ميری در يخچالو وا ميکنی!
  وقتی نميدونی چته! ميری در يخچال و وا ميکنی!
  و...

 آخه موجود اينقدر سنگ صبور !! اينقدر محترم؟ اينقدر با حوصله ؟ اینقدر با شخصیت؟





:: برچسب‌ها: من آخرش با يخچال ازدواج مي کنم!,

نویسنده : ویروس تاریخ : 29 / 11

نــرخ خـنـــــده

نقــاش بـاشـی!

چـقــدر می گیـری

بیایی و صفحه های سیاه دلم را رنـگ کنی؟

بـعـــد بـرای دیــوار اتاق دلـــم

یــــک روز آفتابی بکشی

که نــــور آفتـــاب تا میـانه اتاق آمــــده باشد

راستـــــی مـــن روی صـــورتــم یـــک خنــــــده می خـــواهـــم

نــرخ خـنـــــده که گـــــران نیســــت؟

عکس های خنده دار و دیدنی روز ! (68) www.taknaz.ir



:: برچسب‌ها: نــرخ خـنـــــده,

نویسنده : ویروس تاریخ : 29 / 11

آخرین خواسته (طنز)

lafzan.com fanteziham یکی از فانتزیام اینه جدید 2013

یکی از فانتزیام اینه که یه روز که دارم تو خیابون راه میرم یهو ببینم یه دزد اسلحه شو گذاشته رو شقیقه یه خانوم سانتی مانتال و میخواد کیفشو خالی کنه ، منم سریع بپرم بینشونو و درحالیکه دارم تفنگو ازش میگیرم باهاش درگیر شم و درحین درگیری یهو صدای شلیک شنیده شه و چند ثانیه هر دومون چشم تو چشم به هم نگاه کنیم و یهو دزده بخوره زمین و در حالیکه از شیکمش داره خون فواره میزنه من بگم : نهههههههه من نمیخواستم اینطوری شه … در همین حین پلیس از راه برسه و منو دستگیر کنه ! (شش ماه بعد)
تو دادگاه در حالیکه من دارم بی گناهیمو ثابت میکنم قاضی من رو مقصر بدونه و به قصاص محکوم کنه بعد در حالیکه من نا امید شدم یه نگاه به خانواده ام میندازم میبینم همه شون دارن گریه میکنن و یه نگاه به خانواده مقتول میکنم میبینم خون جلو چشاشونو گرفته سریع اونورو نیگا میکنم … بعد برمیگردم سپیده رو نگاه میکنم میبینم یه سر تکون میده به معنی خاک تو سرت ، آخه به تو چه ربطی داشت نخود هر آش ؟؟؟ (بقیه شو یادم نمیاد آخه شوکه شده بودم)
خلاصه روز اعدام فرا میرسه و منو میبرن برای اعدام ؛ بعد وقتی میخوان حکم رو اجرا کنن قاضی بهم میگه آخرین خواسته ات چیه ؟ منم میگم آخرین خواسته ام اینه که اعدامم نکنین ، بعد قاضی با همکاراش یه مشورت میکنه و با آخرین خواسته ام موافقت میکنه …
بعد منم میرم تو افق سحرگاهی محو میشم !



:: برچسب‌ها: آخرین خواسته (طنز),

نویسنده : ویروس تاریخ : 29 / 11



تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به جزیره خیــال مي باشد.